منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
دلبانگ سلام به دوستان. ![]()
همه میگن درس های دبیرستان خیلی سخته اما به نظر من اصلا این طور نیست.البته به غیر از زبان انگلیسی و ادبیات بقه راحت هستن.مخصوصا ریاضی... ریاضی که از بس بی خود شده سر کلاس خوابم میبره. راستی فردا می خوایم با زهرا(همون دوست صمیمیم)و سمانه و یه زهرای دیگه که توی مدرسمون هم هست و شاید هم نیلوفر به مدرسه قبلیمون بریم و سر بزنیم.خیلی خوش حالم. یه چیز دیگه:ما پارسال یه دبیر زبان داشتیم که خیلی جدی بود به طوری که مدیر و معاونمون هم ازش حساب می بردن.اصلا هم از شیطونی های بچه ها خوشش نمیومد و از اون دبیر هایی بود که یه دقیقه از کلاس رو هم نمی گذاشت تلف بشه و به بچه ها بی کاری نمی داد. اگه هم یه کاری می کردی ازون نگاه هایی می کرد که بد جور حال ادم گرفته می شد چه برسه به دعوا کردن. از یه طرف ما سومی ها هم که بین اول و دومی ها شر تیرین بچه ها بودیم در حد لالیگا...به طوری که مهربون ترین دبیر ها هم از دستمون آسی بودن و هر روز هم سر صف مدیرمون ما رو دعوا می کرد.بیشتر کار هامون هم از جمله دست به یکی کردن و امتحان ها رو کنسل کردن،اعتصاب های دسته جمعی،جیغ و دست وهورا کشیدن در پایان هر زنگ به لا استثناء،
موضوع مطلب : بالاخره روز موعود فرا رسید. بالاخره تابستون تموم شد و ما رفتیم مدرسه. امروز روز اول مدرسه بود و من رفتم تا دبیرستانم رو ببینم.اه اه اه چقدر کوچیک و مضخرف بود تو حیاط داشتم ول می چرخیدم که دوستام رو پیدا کنم که یهو نیلوفر اومد و سلام کرد خلاصه چند دقیقه ای رو گذروندیم تا کلاس بندی ها رو خوندن.خیلی حیف شد چون ریحانه تو کلاس من نیوفتاد راستی یه خبر خوب ما پنجشنبه ها تعطیلیم.ولی عوضش باید تا دو و نیم تو مدرسه باشیم خب فعلا بای موضوع مطلب : |